شرکت نسبی چگونه شرکتی است؟
شرکت نسبی
شرکت نسبی از انواع شرکت هایی است که در آن باید ضمانت شرکاء رعایت شود. شرکت نسبی بر اساس قانون تجارت ماده 1863 شرکتی است که برای امور و فعالیت های تجاری میان دو یا چند نفر تشکیل می شود و هر یک از شرکاء به نسبت سرمایه ای که دارند، در برابر تعهدات مالی و غیر مالی شرکت مسئول هستند.
شرکت نسبی مانند شرکت تضامنی است اما در شرکت تضامنی شرکاء در مقابل طلبکاران متضامناً مسئول پرداخت بدهی های مالی شرکت هستند، در صورتی که در شرکت نسبی طبق ماده 186 اگر دارائی شرکت نسبی برای تأدیه تمام قروض شرکت کافی نباشد هر یک از شرکاء به نسبت سرمایه ای که در شرکت داشته مسئول تأدیه قروض شرکت است. به عنوان مثال اگر شرکتی متشکل از چهار نفر که اولی نصف سرمایه آن را پرداخته و دومی یک چهارم آن را و دو نفر دیگر به صورت مساوی یک چهارم دیگر را ، اگر قروض شرکت بیش از سرمایه آن باشد نسبت به باقی مانده طلب پس از استهلاک سرمایه آن، شریک اول مسئول پرداخت نصف بدهی و دومی یک چهارم آن و دو نفر دیگر هر یک، یک هشتم آن هستند.
اسم شرکت
بر اساس ماده 184 در اسم شرکت نسبی عبارت (شرکت نسبی) و حداقل اسم یک نفر از شرکاء باید عنوان شود. در صورتی که اسم شرکت شامل اسامی همه شرکاء نباشد بعد از اسم شریک یا شرکای عنوان شده، باید عبارتی از قبیل (شرکاء) و یا (برادران) ذکر شود. بنابراین مانند شرکت تضامنی، در اسم شرکت اگر نام شریک یا شرکایی قید نشده، باید به صورت شریک مخفی تحت عنوان شرکاء و یا برادران ذکر شود. بیان عبارت (شرکت نسبی) برای این است که دیگران متوجه به نسبی بودن مسئولیت شرکاء شوند.
تشکیل شرکت
شرکت با تنظیم شرکتنامه و انعقاد قرارداد آن و پرداخت تمام سرمایه تشکیل می شود. در واقع تا زمانی که تمامی سرمایه پرداخت نشده، شرکت را نمی توان تشکیل داد. البته سهم الشرکه می تواند نقدی و یا غیر نقدی باشد. اما سهم الشرکه نقدی باید در زمان تشکیل شرکت پرداخت شود و سهم الشرکه غیر نقدی که ممکن است جنس یا کارخانه یا امتیاز و یا کار شرکاء باشد، با توجه به نظر تمام شرکاء تقویم و تحویل می گردد.
اداره شرکت
اداره شرکت معمولاً با شرکاء است و یا اینکه می تواند فرد یا افرادی خارج از شرکت برای مدیریت شرکت انتخاب شود. در هر حال مسئولیت مدیر شرکت در مقابل شرکاء همان مسئولیتی است که وکیل در مقابل موکل دارد. در واقع حدود و اختیارات مدیر شرکت در اساسنامه به صراحت مشخص می شود. دخالت مدیران در اموری که اختیار ندارند، الزامی نیست و اگر زیانی متوجه شرکت شود، نسبت به آن مسئولیت دارند. اما اگر شرکت در اثر اقدامات مدیر که جزء اختیارات اوست دچار ضرر شود هیچگونه مسئولیتی متوجه مدیر نخواهد بود.
روابط شرکاء
در شرکت نسبی شخصیت شرکاء تاثیر گذار است، بنابراین تمامی شرکا باید در امور اساسی شرکت مشارکت داشته باشند و هیچ شریکی نمی تواند بدون رضایت تمامی شرکا سهم الشرکه خود را به دیگری انتقال دهد. پس از انتقال طبق ماده 188 قانون هرکس به عنوان شریک ضامن در شرکت نسبی موجودی داخل شود به نسبت سرمایه ای که در شرکت می گذارد مسئول قروضی هم خواهد بود که شرکت قبل از ورود او داشته اعم از این که در اسم شرکت تغییری داده شده یا نشده باشد. قرار شرکاء بر خلاف این ترتبیب نسبت به اشخاص ثالث اثر ندارد. هم چنین اگر به منظور افزایش سرمایه شریک جدیدی وارد شرکت شود طبق این ماده نسبت به بدهی های شرکت مسئولیت خواهد داشت.
هیچ شریکی بدون اجازه سایر شرکاء نمی تواند به تجارتی غیر از نوع تجارت شرکت مبادرت نماید و یا مدیر شرکتی باشد که موضوع آن با نوع تجارت شرکت یکی است.
نفع و ضرر
در شرکت تضامنی هر یک از اعضا به نسبت سرمایه خود در شرکت، نفع و ضرر خواهد داشت، مگر این در اساسنامه شرکت به شکل دیگری عنوان شده باشد. در صورتی که دارائی شرکت از میران تعهدات و دیون مالی شرکت کمتر باشد، شرکاء به نسبت سرمایه در مقابل اشخاص ثالث مسئول پرداخت می شوند، هرچند که در شرکتنامه یا اساسنامه شکل دیگری عنوان شده باشد. بنابراین قرارداد فقط بین شرکاء موثر است و درباره اشخاص ثالث اثر ندارد. بنابراین اگر به دلیل ضررهای وارده ب شرکت میزان سرمایه شرکت کم شود، ابتدا باید این کمبود جبران شود، نمی توان مبلغی از منافع را به شرکا اختصاص داد.
طلبکاران شرکت
تا زمانی که شرکت نسبی منحل نشده بدهی های آن باید از خود شرکت تامین شود. بعد از انحلال، بستانکاران می توانند به تمامی اعضای شرکت به نسبت سرمایه ای که در شرکت دارند، مراجعه نمایند. همچنین تا زمانی که شرکاء به بستانکاران شرکت بدهکار باشند و یا بدهکاران شرکت طلبی از شرکاء داشته باشند، تا قبل از انحلال شرکت نمی توانند به تهاتر استناد کنند.